چرا نام حضرت مريم ـ عليها السلام ـ در قرآن آمده ولي نام حضرت فاطمه ـ عليها السلام ـ در قرآن نيامده است؟
اوّلاً آمدن يک اسم در قرآن کريم، صرفاً فضيلتي نيست؛ زيرا:
1- در قرآن اسم ناصالحان و ناپاکان نيز آمده است مثل: “شيطان"، “فرعون"، “قارون"، “ابولهب” و نظاير آن،
2- (به همین دلیل که فضیلتی محسوب نمیشود)در قرآن نام بسیاری از انبياء و اولياء الهي در قرآن کريم ذکر نشده و فقط نام تعدادي از انبياء در قرآن شريف آمده است.
ثانياً از نظر ادبي، در برخي مواقع، نام کسي يا مطلبي را ذکر کردن به وسيله کنايه، رساتر و بهتر است، از اين جهت نام مبارک اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ نيز در قرآن کريم تصريح نشده، ولي با کنايه بطور مکرّر و متعدّد از آن حضرت و مقام ولايت و امامت آن بزرگوار و جانشينان و فرزندانشان ذکر و ياد شده است. نام مبارک حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ هم با عناويني ذکر شده؛
1- از جمله «کوثر» که در عالم ملکوت، تجلّي حق تعالي است و در عالم ناسوت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ است و در عالم لاهوت، آن حوضِ معهود است که بهشتيان بايد از آن بنوشند تا لياقت بهشت را پيدا کنند و هر کس از آن، جرعه اي بياشامد، انسان کامل مي گردد؛
2- از جمله «کلمه» در آيه «فَتَلَقّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ» که منظور، انوار عترت طاهره ـ عليهمالسّلام ـ است که بارزترين مصداق اَسماء الهي هستند و در ميان آنان نور حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ از درخشندگي ويژه اي برخوردار است.
(3- از جمله آیه 61 آل عمران: ِ{فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ}بگو: «بياييد پسرانمان ( امام حسن و امام حسین ـ سلام الله علیهما ـ) و پسرانتان، و زنانمان ( حضرت زهرا ـ سلام الله علیها) و زنانتان، و ما خويشان نزديك (امیرالمومنین علی ـ سلام الله علیها) و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم؛ سپس مباهله كنيم، و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.» و …)
و اينگونه ذکر کردنِ کنايي، هم از نظر فصاحت و بلاغت ادبي و حتي از نظر سياسي و اجتماعي، بهتر است. و در اين جهت، مطالب ديگري هست که در اين مختصر نميگنجد.