خداوندا بر درخانه ات امشب آمده ام، دست به دعا، خسته ودلزده از شقاوت گناهانم، جز چتر نگاهت نیست سایبانم، در راه مانده ای اسیر بیابانم، به وقت سختی آمده ام خوب می دانم که ضعیف است نور چراغ ایمانم….توروشن کن دلم،یانور ویا قُدوس،بلّغنی مُنای،اِستَجب لی دُعاءی؟! امشب مناجات حیدر شده گره گشای عقده هایم،دست کشیده ام از آرزوهایم یا غایةَ امال العارِفین
فریاد برمی آرم از عمق جانم که دربند شیطان نمی مانم یا غیاث المُستَغیثین،الهی،سرورمن،صاحب اختیارمن، آیا باورکنم که مرانبخشیده ای؟ حال آنکه توخودبه دیدار ازمن مشتاق تری وهنوز یاری ام می کنی… یارب امشب آمده ام تا دست نیاز برآرم تا بی نیازی ات را به من ومناجات وعباداتم فخر بفروشی..امشب از آستان تو اجابت میخواهم ،عزت وبزرگی ات،بخشش زودهنگامت،عزم مرا بسیارکرده که بمانم یاسَریع الرضا، نیست مراجزبکاء، برکشته ی نینوا…توراقسم به عبادت زهرا، نرانم گرچه خوب می دانم لایق عشق ورزیدن به تونیستم،اما کجابرم دلی راکه خودپروراندی بامهرومحبت بی مثالت،؟!یارب امشب من یاکریم میشوم پر می کشم باتمام دلم به آستان تویاکریم…یارب .الهی وربی من لی غیرک؟! جز آسمان نگاهت نیست دلم راجایی برای بال گشودن،واینک ای ارحم الراحمین بنگربه آستانت آمده قطره اشکی، اه سردی از بُکاءَالفاقدین