من غروبی دلگیر، در اسمانت زنجیر می شود دریای غم بانگاهت تبخیر ای مسیحاگشته ام دیوانه ی گیسوی تو نرگس مست شدسهم دست تقدیر هرچه میگوید دلم،کم است از ماه روی تو قلم می لرزد چودل، من ندارم تقصیر تودمی بیا ببین،حال زار عاشقی بذر عشق توشکفت،در دلم شد تکثیر… بیشتر »