سلام برتوای ذریه ی طیبیّن وطاهرین،جوانه ای ازمطهره ی بهشت، وارث جوانمردی علی،شکافنده ی تاریکی،شکننده ی ستمگران،سفینه ی نجات اندیشه های افسارگسیخته،ودلهای دنیا فریفته، حضورت طراوت باران ،زلالی چشمه ساران..محبوب من ٱنامَولٰکَ عارفُ باُولٰیکَ وَاُخرٰیکَ، سلام برتو،برمنتظرین تو،دعاکنندگان فرج تو،سازندگان زمینه ی ظهورت،طلایه داران طلیعه ی ظهورت،راه گشایان مسیر عبورت،والمُستشهدینَ بینَ یَدیکَ…که خالص ترین بندگان روی زمین اند. مولاوسرورمن،توای نهایت آرزوهایم،پیش زمستان دلم به بلندای شب یلداست نگاهت،پرده بردار امشب که ببینم روی ماهت،بنَفسی اَنت، هرچه دارم فدایت، توکه فرزندکریمان وبزرگانی،پناه می دهی وخداوند تورا آفریده که آغوش بگشایی برای درماندگان،وٱنا یامولایَ فیه ضَیفُکَ وجٰارُکْ… وَاَنتَ یامَولایَ کریمُ…پس ای بهانه ی شب یلدایم،فَاَضِفنی وَاَجَرنی…والاترین درودها،زیباترین سرودها،تازه ترین نغمه ها،تقدیم به آستان پاک ترین انسان ها،اهل بیت نبوت،وسلام برتوای عین الحیاه،راه نجات،پیشوای عبادت،شاه ولایت، راه سعادت،سلطان صلح وعدالت،گره گشای شقاوت،آخرین ستاره ی آسمان امامت،حضرت حجت…وعَجل اللهُ ماوَعدکَ من النَصر…بدان که بی قرارتوٱم،تا زنده ام درانتظار توٱم،بیابند بگشای ازمن، گرفتار توٱم..
من غروبی دلگیر، در اسمانت زنجیر
می شود دریای غم بانگاهت تبخیر
ای مسیحاگشته ام دیوانه ی گیسوی تو
نرگس مست شدسهم دست تقدیر
هرچه میگوید دلم،کم است از ماه روی تو
قلم می لرزد چودل، من ندارم تقصیر
تودمی بیا ببین،حال زار عاشقی
بذر عشق توشکفت،در دلم شد تکثیر
باز اقتدا کردم،دو رکعت نماز صبح
وصل کرد مرا به تو،نغمه ی یک تکبیر
ای دل عاشق من، بیقراری ها بس است
نام او زمزمه کن،نفس اخر بمیر