​
#به_قلم_خودم

پنج شنبه  که می رسد انگار یک روز مانده به ظهور، دلم بیقرار می شود، نامت را می برم ، یاد خاک می افتم…خاک مهر کربلا،شایدهم خاک جبهه با آن همه دلداده که رفتند،یا عاشقانی که مانده اند به انتظار برعهد زیبایی که بستند… غبار می شویم ازقبر شهیدگمنامی، شاید غباردلم راببرد نم اشکی که جوشیده ازدل همیشه درانتظارت،به امید دیدارت به گلزار آمده…، شاید توهم دربقیع قدم برمیداری ،به دیدار مادری که حرم ندارد،کاش خاک بقیع بودم تاشبنم اشکی که برای مادرت می ریختی دامانم راعطرافشان می کرد، شهدا هم پیمان توٱند، درآستان تو،پرنده ی رهاشده درآسمان تو،خوشا ان شیعه که جان دهدبه فرمان تو،یا…. خوشاشیعه بودن، جان دادن به فرمان سیدعلی بهترین خادمان تو…سلام برتو،سلام برشهدا،سلام برتمام دوست داران وعاشقان تو.