#به-قلم-خودم
ماه مبارک رمضان برهمه گوارا باد
خواب دیدم ماشیعیان ومردم اهل تسنن درنماز جماعت بودیم،امام جماعت اهلسنت بود، ایشان یک نفر رامعرفی کردن وبیان کردن شخصیت بزرگی هست،ه نظر یک قاری اهل سنت برای قرائت قرآن بود،اسمش را آوردن وهمه تکبیر ضعیفی گفتند،امام جمعه گفت که برای این شخصیت تکبیربایدشایسته باشد،همه اهل سنت تکبیر بلندتری راگفتند…جالب بودکه شیعه واهل سنت دقیقا روبروی هم بود وصف اهل سنت روبه قبله نبود!!!!من خونم به جوش آمده بود چون کسی از اهل بیت (ع) نمی گفت.با خودم گفتم چرا از حسین ع چیزی نمی گویند؟بی اختیار بلندشدم وفریاد زدم حسین (ع) حسین(ع)شعار ماست،شهادت افتخارماست!
اهل شیعه با تاخیر جواب ضعیفی به شعار من دادند.
درآن جمع احساس میکردم عالمانی زیاد هست.اما چرا من که یک زن معمولی بودم بلند شدم وشعار دادم؟ آیا الان نوبت زنان نشده ؟جهاد زن شیعه کدام است؟که نام حسین ع را زنده نگه می دارد؟ این صف های نماز جماعت،چرا عالمان اهل سنت آن ،نمازگزاران اهل سنت آن،آنقدر زیاد بودند،که انگار ما منزوی شده بودیم.نوبت زن شیعه رسیده،تا فرزند بیاورد،برای زنده ماندن نام حسین ع وآرمانهای اسلام،برای اینکه دنیا شیعه رافراموش نکند.اگر زن ها بخواهند،جهان شیعه را تغییر می دهند،زن شیعه الگویش فاطمه است،که ۵فرزند داشته،این فریادکه از خواب من برخاست،فریاد اسلام شیعه است.زن شیعه خودش باید بداند ،حسین ع سرباز می خواهد….
دوستان مطلب بالا براساس خواب یکی از دوستان هست