عاشقانه_فاطمه
عاشقانه ای برای فاطمه
پرستوی مهاجر ،هجرت نکن زخانه
ای همدم نجیبم،اشکم شده روانه
گفتی مرا کفن کن،دور از اهل مدینه
تنم به خاک بسپار، به دست خودشبانه
بعد ازکوچ تو ای عشق، درمدینه غریبم
ستاره ی عبادت، عطر شعرو ترانه
یاس خوش عطرِ توحید، ماه شب مدینه
یاس کبود حیدر، ای مریم زمانه
خانه ات کعبه ای بود، از نور سجده هایت
لبخندخداهستی،ریحانه ی رضوانه
زمزمه ی فرشتگان،اِرکعی مع الراکعین
چوشدی مبارکه،سوی محرابت روانه
هم نفس فرشتگان، حورای محدثه
کوحدیث نبوی ؟،چه ظالمانه
خطبه ی فدک قطره ای بود ،از دریای غمت
با بال شکسته رفتی،کوچیدی چه عاشقانه
ای قتیل العبرات، حورای اطهر
می زند درقلب من، باهرنفس،یادت جوانه