موضوع: "سخنرانی"
#به-قلم-خودم
پیش تو خالی نیست،دست هایم،باتوجوردیگری است، لحظه هایم
بی تو دربند نفس،نفس هایم! فقط از دوری توست، گریه هایم
تویی مرابس،ای فریاد رس ،به دادم رس!که جزتو نخواهم هم نفس
به درگاه تو آورده ام ،درد هایم،اشک هایم،غزل هایم،ترانه هایم
رد قدم های توست اینجا،خاک دلم تکان خورده!
دلیل بودنم تویی،بهانه ی پرسه هایم
کمک کن تابرای تو،پاک باشم ،ای خدای من
هنوزهم اهنگ تورادرد،شعرهایم ،قافیه هایم
ببخش برمن گنه کارم،اما دلم مهر تورا گرفته در آغوش
روشن شده بانگاهت،سیاهی سایه هایم
تونگاهم می کنی هرآنی…،حس میکنم باتمام احساسم!
کنارتوگره خورده زمان،به ساعتها!دقیقه هایم،ثانیه هایم!
خجالت می کشم نگاهت کنم…انگار اینجاتمام دیوار است نقش نگاه تو!
بازهم مرا بخشیدی،به خاطر یک لحظه عشق،حس وحال گریه هایم!
#به-قلم-خودم
نزدیک می شود خدا بازهم نزدیکتر……تاحبل الورید، وقت مهمانی است بر سفره ای که خوان نعمت است وبی نقص !مگر می شود دست به سمت این سفره نبرد؟!مگر می شود از این دریای بی کران رحمت ومحبت فطره ای راخواهان نباشیم؟!دستی به سمت تو دراز شده که نجات می دهد،حیات میدهد.نوبت عشق ومستی است ،بی واسطه خداوبنده اش!اینجا فقط دیدار است وتکرار دیدار…..لحظه هایی که از دل شب شکوفه می کنند،از هر منزل یک پرتو،یک سوره،یک ایه،یک بسم الله…آسمان شهر از نور خدا پر می شود !بارانی است که می شوید ومی برد گناهان،دردها،وتنها می مانی باخدایی که بی انتهاست،رحمت او….
ماه رضایت اوست،رمضان باز هم آمده است به خانه هایمان واین میهمانی میزبانش خداست…دعوتی برای همه،خوب یابد،هرکجای هستی هستی باش! تو هم دعوتی…این میهمانی خانه خداست ،وکعبه اش تمام دل هاست،قلبه هارا نشانه گرفته ،تیر محبت خدایی که صدا می زند اکنون،بندگانش را!درهای آسمان بازشده،فرشتگان خیره به تماشای زمین،وآسمان پر ازسرود عاشقانی می شود که سحرگاهان،چون بلبلان عاشق،نغمه عشق،سفره رحمت،ماه استجابت،پراز محبت خداست رمضان!بازهم خستگی هایم را بر شانه ات می گذارم وتو نگاهت با من است ….