راه می جویم به سویت؟
کدام راه پایانش تویی؟سرگردان توأم .پریشان خاطر از بودنت وندیدنت
امروز هم یک روز مانده تا صبح جمعه وفرش دلم پیش پایت گسترده می شود این بار جوری دیگری شده ام !گلایه ندارم. از نیامدنت وخوشحالم ازبودنت که گرمای وجودت حیات خانه وجودم راگلستان کرده .به برکت نام تو وصلوات بر باغ بهشت محمد مصطفی که زمین رادُرِّ کهکشانها کرده ……هوارا طراوت داده اینجا یادتو …اگر زتو می نویسم سرشار از امیدم که روزی می ایی وشادمان از بودنت که حواست هست ….تو اینجایی…..هرجا که گلی زیر باران باز شد وعطر اذان بپیچد…..هرجا که ارتباطی با خدا باشد..دست تو پل شده تا خدا به دلها برسد…توهستی …همین کافیست مولا …به خدا دنیا هست چون توهستی…