#به-قلم-خودم
چقدر زود چرخش سالیانه زمین تمام شد ویکبار دور خورشید گشت!یاد خورشید زندگی خودم می افتم با اینکه پشت ابرهست اماگرمای وجودش روحس می کنم ،هست همه جا وچقدر ازش خجالت می کشم .من چکار کردم برای امام زمان خودم؟این سوالیه که باید از خودمون بپرسیم ….قرار نیست متفاوت باشیم کاش همان خودمان باشیم ، دریک روز من کجای وقتم یادتوست!؟ یاد تو بودن به یاد خدا متصل شده،وسه شنبه ها ودعای توسل !این دعارو بالای سه شنبه ها سنجاق کردم یادم بمونه که دوروز تاجمعه مونده،شاید تواین دوروز من آماده شدم…..شاید بد باشم اما دلم به وسعت مهربانی مولایم عاشق است وتشنه باران محبت اوست.من دست نمی کشم از این عشق حتی اگر جوابم کنی گرچه در رواق خانه ات ندیدم که برگردد دلی نا امید،من هستم این عاشق،شرمسار نالایق،دستم بگیر گرچه بدهستم اما توخوبی که چون منی هم عاشقت هستم!
یاوجیها عندالله ….دست به دعا برای شفاعت ،سه شنبه های من آبی است به رنگ آرامش یادتو وسپید است به پاکی نگاهت وروشن است به امید دیدارتو….
به امید دیدار نگار، ایبن سه شنبه هم به انتظار