#به-قلم-خودم
خدایا این روزها عشق حسین(ع) با دلهاچه کرده؟!!غوغایی به پاست،دنیای دلم آشوب شده….
دختر سه ساله با خیال پدر،کنج خرابه ها….مگر می شود دختری جان دادن پدر را ببیند و تاب بیاورد؟!!مگر می شود قلب کوچک گنجشک تاب صاعقه و طوفان سهمگین غم را داشته باشد؟ دل کوچک و غم های بزرگ؟سه ساله دختر وقد خمیده؟ نهال زیبای عصمت و دست پلید نامحرمان!؟ نفرین به قلبی که از این داغ نسوزد! دل سنگ هم ازدرد به جوشیدن آمده،از ناله های کودکی کنج خرابه های شام!
غصه دار غصه های رقیه ام، دست می کشم به موهای دخترم ، به خیال نوازش موهای سه ساله حسین(ع)! دختری که سربه سنگ گذاشت،در شب های بی پدری…..
بال پرستوی حسین(ع) هم شکسته است،در این خرابه زهرایی دگر،با صورت نیلی نشسته است!
دختری که منتظر است ،پدرش بیاید وسربر زانوی دختر بگذاردوخستگی اش را ببرد….دختر همیشه منتظر پدر است…رقیه،صورت خاکی پدرش را نوازش کرد،اما! وای از گلوی بریده….وای از این دل کوچک و دردهای بزرگ!!!!
???????????????
بادســٺ ڪوچڪش گـره ها باز مےڪند
طفل سه ساله ایسٺ ڪه اعجاز مےڪند
بال و پرش شڪسته ولے او بدون بال
با ذڪر نام فاطــمہ پــرواز مےڪند
گر دخترکی پیش پدر ناز کند
گره کرببلای همه را بازکند…
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا
?||