موضوع: "جمکران"
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همیکردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
سلام ای خورشید پنهان که نور می رسانی به تمام دلهای جهان,گناه ازتونیست اگر سخت است پرده دل هامان,یامهدی صاحب الزمان! لیله الرغائب است وتمام رغبتم دیدارتوست,مولای من امشب دلم عجیب بیمارتوست!امشب که فرشتگان گرد کعبه جمع می شوند, پروانه ی نگاه تابناک تومنم! بس که دلم سوخت از ندیدنت, خاکسترشدوجودمن , توبیا ای بادصبا مرا رهاکن ازهوا! که نخواهم غیرتورا! شب آرزوهایم راماه تویی و دردهایم راشفاتو! ای گل امیدم امشب شکوفه کرده یادت روی شاخه خشکیده دلم وزندگی درخاک وجودم رویید .چون که نامت را می برم دنیای من زیبا می شود وامیدبه فردای روشن ,ای ماه شب آرزوهای من ,ای نگار تنهای من. وامشب آرزوهایم. را به طرّه پریشان توگره زدم,دست به دعابرداشته ام که نگاهم کنی وازخدابرای جهانم تورا می خواهم که انتهای آرزوی عاشقان تویی…یاغایه الامال العارفین برسان ظهورمنجی زمین! تورا ازخدایی می خواهم که اجابت کننده دعاست وامشب ,شب آرزوهاست ,وسحرگاهان که خلوت گاه دوست داران خداست, ای تنهاترین سردارحرم وای فرمانده لشگرمخلص خدا,دلهای عاشقان تورامی خوانند ولبیک یامهدی ازجانهابرخاسته!مظلومان جهان وستمدیدگان را امیدتویی,ای آخرین رشته اتصال زمین وآسمان,رخ نمایان کن به جهان یامهدی صاحب الزمان…العجل….العجل….العجل…که به لب رسیده جان عاشقان