موضوع: "اهل بیت "
?چگونگی آتش کشیدن خانه مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
▪️پس قنفذ رفت و خبر را به ابوبکر رساند. عمر عصبانی شد و برخاست و خالدبن ولید و قنفذ را صدا زد و به آنان امر کرد که هیزم و آتش بیاورند ،سپس به سوی خانه علی(علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) حرکت کرد تابه آن جا رسید. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) پشت در نشسته بود وسرش را بسته بود وبه خاطر وفات رسول خدا(صلی الله علیه وآله) جسمش لاغر و نحیف شده بود. آن گاه عمر در را به صدا در آورد سپس صدا زد: ای پسر ابی طالب! در را بازکن. حضرت فاطمه(س) فرمود: ای عمر! با ما چکار داری؟ چرا ما را به آن چه بر سرمان آمده رها نمی کنی؟ عمر گفت: در را باز کن وگرنه آن را آتش می زنم. حضرت فاطمه (س) فرمود: ای عمر! آیا از خداوند عزوجل نمی ترسی؟ میخواهی وارد خانه من شوی و به سوی ما هجوم آورده ای؟
▪️عمر باز هم منصرف نشد،سپس آتش خواست و آن را جلوی در خانه حضرت علی(ع)گذاشت و در آتش گرفت ،آن گاه عمر در را دفع کرد(فشار داد) و فاطمه (س) پشت در بود و در به ایشان خورد و فاطمه(س) فریاد زد: یا ابتاه! یارسول الله! ناگهان عمر شمشیرش را با غلافش به پهلوی فاطمه(س) زد وناله حضرت فاطمه(س) بلند شد، سپس با تازیانه به بازویش زد و دوباره صدای ناله حضرت زهرا(س) بلند شد وفریاد زد: یاابتاه!
? سپس حضرت علی(علیه السلام)از جا برخاست و عمر را گرفتند و بر زمین انداختند وبینی و گردن او را کوبیدند و خواستند او را بکشند، ((پس یاد سخنان رسول خدا(ص) افتادند وآن چه درباره صبر وطاعت وصیت کرده بودند،))
پس فرمودند: قسم به آن کسی که محمد(ص) رابه پیامبری اکرام داد! _ ای پسر صحاک ! _ اگر نوشته ای از طرف خدا نبود، آن وقت متوجه می شدی که نمی توانستی به خانه من وارد شوی.
آن گاه عمر کسی را فرستاد و از آنان کمک خواست،سپس مردم روی آوردند و وارد خانه شدند. خالدبن ولید شمشیرش را بیرون آورد تا فاطمه(س) را بزند، پس علی(ع) به طرف او حمله کرد، آن گاه علی (ع) را قسم دادند تا دست نگه داشت…
? اسرار خاندان محمد رسول الله(ص)،
ترجمه کتاب :سلیم بن قیس هلالی،
مترجم مهدی صباغی،صفحه ۳۷۹، چاپ طه.
#فاطمیه