⚡️مطرب پیر⚡️
از منبر پایین آمد و مردم، مجلس را ترک می گفتند.
شیخ ابوسعید ابوالخیر، امشب چه شوری برپا کرد.
همه حاضران، محو سخنان او بودند و او با هر جمله که می گفت، نهال شوق در دل ها می کاشت، اما من هنوز نگران قرضی بودم که باید می پرداختم.
وام سنگینی بر عهده داشتم و نمی دانستم که چه باید کرد.
پیش خود گفتم که تنها امیدی که می توانم به آن دل ببندم، ابوسعید است.
او حتما به من کمک خواهد کرد.
شیخ، گوشه ای ایستاده بود و مردم گرد او حلقه زده بودند.
ناگهان پیرزنی پیش آمد.
شیخ به من اشاره کرد، دانستم که باید نزد پیرزن روم و حاجتش را بپرسم.
پیرزن گفت کیسه ای زر که صد دینار در آن است آورده ام که به شیخ دهم تا میان نیازمندان تقسیم کند، او را بگو که در حق من دعایی کند.
کیسه را گرفتم و به شیخ ابوسعید سپردم.
پیش خود گفتم که حتما شیخ، حاجت من را دانسته و این کیسه زر را به من خواهد داد، اما ابوسعید گفت این کیسه را بردار و به گورستان شهر ببر.
آنجا پیری افتاده است، سلام ما را به او برسان و کیسه زر را به او ده و بگوی اگر خواستی، نزد ما آی تا باز تو را زر دهیم.
شبانه به گورستان رفتم.
بین راه با خود می اندیشیدم که این مرد کیست که ابوسعید از حال او خبر دارد، اما نیاز من را نمی داند و بر نمی آورد.
وقتی به گورستان رسیدم، به همان نشانی که شیخ داده بود، پیری را دیدم که طنبوری (یکی از آلات موسیقی است که در آن ایام، جزو آلات لهو و لعب و گناه محسوب می شد) زیر سر نهاده و خفته است.
به او سلام کردم و سلام شیخ را نیز رسانیدم، اما ترس و وحشت، پیر را حیران کرده بود.
سخت هراسید.
خواست که بگوید تو کیستی، که من کیسه زر را به او دادم و پیغام ابوسعید را نیز گفتم.
پیر، هم چنان متحیر و ترسان بود.
کیسه را گشود و دینارهای سرخ را دید.
نخست می پنداشت که خواب است، اما وقتی به سکه های طلا دست کشید و آنها را حس کرد، دانست که خواب نمی بیند.
لختی به دینارها نگریست، سپس سر برداشت و خیره خیره به من نگاه کرد.
ناگهان به حرف آمد و گفت مرا نزد شیخ خود ببر.
گفتم برخیز که برویم.
بین راه، هم چنان متحیر و مضطرب بود.
گفتم اگر از تو سؤالی کنم پاسخ می دهی؟
سر خود را به پایین انداخت.
دانستم که آماده پاسخگویی است.
گفتم تو کیستی و در گورستان چه می کردی و ابوسعید، این کیسه زر به تو چرا داد؟
آهی کشید و غمگینانه گفت مردی هستم فقیر و وامانده از همه جا.
پیشه ام مطربی است و وقتی جوان بودم، مردم مرا به مجالس خود می خواندند تا طنبور زنم و آواز بخوانم و مجلس آنان را گرم کنم.
در همه جای شهر، هرگاه دو تن با هم می نشستند، نفر سوم آنان من بودم.
اکنون پیر شده ام و صدایم می لرزد و دستم آن هنر و توان را ندارد که از طنبور، آواز خوش بر آرد.
کسی مرا به مجلس خود دعوت نمی کند و به هیچ کار نمی آیم.
زن و فرزندم نیز مرا از خود رانده اند.
امشب در کوچه های شهر می گشتم.
هر چه اندیشیدم، ندانستم که کجا می توانم خوابید و امشب را سر کنم.
ناچار به گورستان آمدم و از سردرد و شکسته دلی، گریستم و با خدای خود مناجات کردم و گفتم خدایا، جوانی و تاب و توانم رفته است.
جایی ندارم و هیچ کس مرا نمی پذیرد.
عمری برای مردم طنبور زدم و خواندم و محفل آنان را آراستم و اکنون به اینجا رسیدم.
امشب را می خواهم برای تو بنوازم و مطرب تو باشم.
تا دیرگاه می نواختم و مجلسی را که در آن خود و خدایم بود، گرم می کردم.
می خواندم و می گریستم تا این که خوابم برد.
دیگر تا خانه شیخ، راهی نمانده بود.
پیر، هم چنان در فکر بود و خود نمی دانست که چه شده است.
به خانه شیخ رسیدیم و وارد شدیم.
ابوسعید، گوشه ای نشسته بود.
پیر طنبور زن، بی درنگ به دست و پای شیخ افتاد و همان دم توبه کرد.
ابوسعید گفت ای جوانمرد، یک امشب را برای خدا زدی و خواندی، خداوند رحمت تو را ضایع نکرد و بندگانش را فرمان داد که تو را دریابند و پناه دهند.
طنبور زن، آرام گرفت.
ابوسعید، روی به من کرد و گفت بدان که هیچ کس در راه خدا زیان نمی کند.
حاجت تو نیز برآورده خواهد شد.
یک روز گذشت.
شیخ از منبر و مجلس فارغ شده بود.
در همان مجلس، کسی آمد و دویست دینار به من داد و گفت این را نزد ابوسعید ببر.
وقتی به خدمت شیخ رسیدم، گفت این دینارها را بردار و طلبکارانت را دریاب.
راوی این داستان، شخصی به نام حسن مؤدب از شاگردان ابوسعید است.
? منبع: اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، صفحه ۱۱۶
@pasokhgoo2018
بیانیه عفاف وحجاب مدرسه علمیه بنت الرسول (س) الشتر…:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[احزاب/۵۹]
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) : «زن در منطق اسلام و معرفت اسلامی یک الگویی دارد، یک چهارچوبی برای زن معیّن شده است؛ این چهارچوب، یک چهارچوب کامل است. یعنی زنِ اسلامی عبارت است از آن موجودی که دارای ایمان است، دارای عفاف است، متصدّی مهمترین بخشِ تربیتِ انسان است، اثرگذارِ در اجتماع است، دارای رشد علمی و معنوی است، مدیر کانون بسیار مهمّ خانواده است، مایهی آرامش جنس مرد است؛ همهی اینها در کنار خصوصیّات زنانگی [است]، مثل لطافت، مثل رقّت قلب، مثل آمادگیِ دریافتِ انوارِ الهی؛ این الگوی زن مسلمان است؛ همین خصوصیّاتی که پیغمبر اکرم در بیانات متعدّد بهمناسبت تمجید از فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) یا خدیجهی کبرا یا به نحو کلّی دربارهی زن بیان کرده؛ این الگوی اسلامی است». (بیانات رهبری، ۱۳۹۶٫۱۲٫۱۷)
مدرسه علمیه بنت الرسول (س) الشتر ؛ضمن گرامیداشت ۲۱تیر روز عفاف وحجاب اعلام می دارد:
بانوان با الگو پذیری از حضرت زهرا (س) و توجه به بعد ایجابی (وجوب حجاب) وسلبی (حرمت خودنمایی) حجاب با رعایت گونه های مختلف حجاب از جمله حجاب چشم،گفتاری،رفتاری و…درمحیط های اجتماعی وادارات ضمن حمایت از این ارزش الهی درحفظ کرامت وحرمت زن مسلمان با صیانت از ارزشهای اسلامی در قلب تاریخ حک کرده اند که حجاب ثمنی برابر با جان دارد وچه خونهای پاکی که مردم مسلمان درواقعه گوهرشاد نثار این ودیعه الهی کردند وعفاف وحجاب را باخون خود صیانت کردند.
بله بانوان ایران اسلامی به یاد دارند که رضاخان ها که با حمایت انگلیس وجنود شیطانی روی کار آمدند درصدد اجرای تز اسلام زدایی وجایگزینی ارزشهای لیبرال در جامعه بودندکه از مهمترین جلوه های طرحش کشف حجاب وریختن خونهای پاک در پدیده کشف حجاب بود ودر درسال ۱۳۱۳درسفر ترکیه تحت تاثیر رژیم لائیک ترکیه به رهبری مصطفی کمال آتاتورک به حجاب زدایی درراستای اسلام زدایی پرداخت و بصورت رسمی درسال ۱۳۱۴_۱۳۱۳ دستور کشف حجاب داد.
بانوان ایران عزیز می دانند که استعمار کهن ،کلاسیک ،نو وفرانو همواره درصدد جایگزین کردن ضد ارزش بجای ارزش با جنگ سخت،نرم،استحاله فرهنگی ،شبیخون فرهنگی وایجاد فاصله ونفاق بوده است وباطراحی ودراختیار داشتن هزاران فرکانس ماهواره ای اینبار بدون اجبار واکراه سیاست نفوذ را درپیش گرفته است ونسخه های چون اندلس والجزایر برا بانوان پیچیده ولی باتمام وجود می گوییم دشمن آب درهاونگ می کوبد زنان و دختران میهن عزیزم چادری راکه به یادگار از بانوی عشق وایثار دارند بیمه شده خون شهدا می دانند و چادرشان قیمتی بالاتر از جان دارد.بله با حفظ ملکه نفسانی عفاف در مقابل تبرج وخودنمایی می مانند وبه جهانیان ثابت خواهند کرد که:
دشمن درقواره واندازه ای نیست که برای بانوان ایران اسلامی ابراز لحیه کند بانوان میهنم برعهد خود هستند که مدافع ولایت باشند واین عهد را با حاج قاسم عزیز بسته اند که حاج قاسمها را تربیت کنند انشاءالله.
خلقت طینت تو بس که لطافت دارد /گربریزند به پای تو گلستان هیچ است /مابه جمهوری زهرایی خود می نازیم /ورنه بی فاطمه که خطه ایران هیچ است.
(فلاحی نیا استادیار بسیج صالحین خواهران شهرستان الشتر وفرمانده بسیج طلاب مدرسه علمیه بنت الرسول «س»
#به -قلم-خودم
چهل روز گذشت و هنوز هم سنگین است تا ابد غم نبودن تو…میان ما که تو چون پیامبری بودی میان قوم خود…چون رسول مهربانی و محبت میان خویشاوندانت….پاسدار و رزمنده دفاع مقدس…این سالها با درد وزخم های جبهه زندگی کردی و بندگی و آزادگی را سرلوحه بودی.زنده ایم چون به یاد تو هستیم.
هرگز غم ازدست دادن عزیزوبزرگی از یک قوم به راحتی سبک نمی شود،اما زیبا بود رفتن پرکشیدن تو که قرآن را گشودم که چگونه رفتی و این آمد:والصافات الصفا
فرشتگان صف در صف
فرشته های صف در صف که به استقبال تو آمدند و تو خود فرشته ای بودی میان صف جهادگران….
برای شادی روح امام خمینی(ره) و تمام شهدا و رزمنده دفاع مقدس پاسدار شریف محمد رادمردیان صلواتی هدیه کنیم به آستان پاکان…
اللهم صل علی محمد و آل محمد
?6برکت عظیم سجده
1️⃣?به خدا نزدیک تر می شوی
?امام صادق ع : نزدیكترین حالت بنده به خدا وقتی است كه در حال سجده باشد و گریه كند.
?کافی ج 2 ص 483
2️⃣?کمر شیطان را میشکنی
?امام صادق ع : بنده حق چون سجده را در جائى كه كسى او را نمى بیند طولانى كند شیطان میگوید: واى بر من فرزندان آدم اطاعت كردند و من عصیان ورزیدم، و سجده كردن و من امتناع نمودم.
?بحار ج 85 ص 163
3️⃣?گناهانت پاک می شود
?شخصی خدمت پیامبر ص آمد و گفت: گناهانم بسیار و عملم اندك است. فرمود: سجده های خود را زیاد كن، زیرا آنگونه كه باد، برگ درختان را می ریزد، سجده هم گناهان را می ریزد.
?بحار ج 82 ص 162
4️⃣?دعایت مستجاب می شود
?امام صادق ع : در حالى كه در سجدهاى دعا كن زیرا نزدیك ترین حالت عبد به پیشگاه خدا در سجده بودن اوست خدا را در آن حال براى خیر دنیا و آخرتت بخوان
?بحار ج 85 ص 132
5️⃣?بهشتی می شوی
?مردی به رسول خدا ص عرض كرد: دعا كنید كه خدا مرا به بهشت برد. حضرت فرمود من دعا می كنم لیكن تو مرا با سجده های زیاد و طولانی كمك كن تا دعای من مستجاب شود
?حکمت عبادات حضرت آیت الله جوادی آملی ص 106
6️⃣?باپیامبر محشور می شوی
?مردى خدمت پیامبر اكرم ص رسیده گفت مرا دستورى بیاموز كه خداوند مرا با شما محشور نماید. حضرت فرمود: اگر بخواهى خدا تو را با من محشور نماید باید سجده ات را طولانى كنى در پیشگاه پروردگار قهار.
?منتخب میزان الحکمه ص264
#اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج_اَلــــــسٰاعة ?
⁉️پاسخگــღــوےشرعــے↩️
╭─═ঊঈ??ঊঈ═─╮
❗️ @pasokhgoo2018 ❗️
╰─═ঊঈ??ঊঈ═─╯
طـلـــبــه آقــ♡ــا✔️