? شهید مجید زینالدین ، جانشین واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۱۷ علیبنابیطالب?
? ماموریت مان شناسایی شهر ماووت بود. سی چهل کیلومتر رفته بودیم در دل دشمن خسته راه بودیم. قرار شد شب زیر یکی از تخته سنگ های بزرگ سر کنیم.
? نیمه شب شب از خواب بیدار شدم دیدم مجید نیست رنگ از رخم پرید. منطقه خطرناکی بود.
پر از نیروهای عراقی و عناصر ضد انقلاب.
? هر چه گشتم پیدایش نکردم دلم هزار راه رفت که نکند بلایی سرش آمده.
به این امید که برمی گردد خوابیدم.
? برای نمازصبح که بلند شدم دیدم کنارم خوابیده هر چه پا پی اش شدم طفره رفت. بعدها فهمیدم رفته بود نمازشب بخواند.
? ستارگان حرم کریمه، ج ۲۱ ، خاطره ۲۵ از محمد خوشنویس.
ـــــــــــــــ(??)ــــــــــــــــــــــ
?☘